صفر تا صد ویراستاری – قسمت اول

بسم الله الرحمن الرحیم

ویراستاری

چکیده:
همه‌ی نویسنده‌ها، تایپیست‌ها و مترجم‌ها باید ویراستار خودشان باشند.
در واقع باید بدانند وظایف ویراستار چیست تا بتوانند متنی بی‌نقص و تمیز و مخاطب پسند را نشر دهند.
پس اگر می‌خواهید بدانید ویرایش و وظیفه ویراستار چیست و ایرادات متن خود را تصحیح کنید، تا آخرِ این مقاله با من همراه باشید.

مقدمه:
ابتدا به معنای لغوی ویرایش بپردازیم:
ویرایش از مصدر ویراستن و از ترکیب دو کلمه‌ی آراستن و پیراستن بوجود می اید. ویرایش را در عربی تحریر و در انگلیسی ادیت (edit) می‌خوانند.

سپس باید دانست وظایف یک ویراستار چیست؟
۱. داشتن دانش فنی در رسم‌الخط، نقطه‌گذاری، تسلط بر اصول فنی حروف‌چینی و آشنایی کامل با آیین‌نامه‌ها.
۲. داشتن ذوق ادبی و تسلط بر روش‌های مختلف نگارش، داستان، رمان، مقاله… .
۳. انگیزه و علاقه به کار ویراستاری.
۴. دقت و ریزبینی کافی به همراه حوصله… .
۵. شناخت اعلام؛ نام اشخاص، مکان‌ها، سازمان‌ها و مخفف آن‌ها.

خب، پس ویراستاری همان آماده‌سازی محصولات نوشتاری، دیداری، شنیداری و رسانه‌ای برای انتقال اطلاعات است.
دانستن دستور زبان قدم اول برای ویراستاری‌ است.

و سوال این‌جاست که آیا می‌دانید دستور زبان چیست؟
دستور زبان مجموعه‌ی قواعدی است که درست سخن گفتن و صحیح نوشتن را می‌آموزد و معمولا شامل سه بخش: اصوات، صرف، نحو… .
هر سخنی سه قسم [قِسم] است، سخن کتبی که از سخن لفظی برآمده از سخن ذهنی برمی‌آید، این سخن نیاز به قاعده دارد وگرنه غیرقابل فهم خواهد بود‌.”

زبان نوشتار، نیازمند ویرایش صحیح است و باید قابل خواندن باشد. مثلا برای نشان دادن وقفه‌ای که در سخن لفظی پیش می‌آید ما نیاز به قاعده در نوشتار داریم.
این وقفه ممکن است ویرگول(،) باشد یا نقطه ویرگول(؛) یا نقطه(.) و یا خط تیره (_) و… . برای این‌که بدانیم باید از کدام مورد، در کجا استفاده کنیم، نیازمند آموزش‌هایی هستیم که در ادامه به صورت کامل برایتان شرح می‌دهم.

«اگر نویسنده هستید، ویراستار خود باشید.»


می‌دانید ویرایش به دو صورت است؛ فنی و زبانی. اما این‌جا نوع سوم ویرایش را هم یاد خواهیم گرفت.

1_ ویرایش فنی – صوری:

  • ایجاد رسم‌الخط یک‌دست و مرتب برای کلمات با قواعد و نشانه‌های فصل و وصل.
  • تصحیح غلط‌های املایی.
  • تصحیح یا اعمال نشانه‌گذاری.
  • یک‌دست کردن ضبط اعلام، پانویس‌ها و در صورت الزام نوشتن معادل لاتین واژگان.
  • اعمال قواعد عدد نویسی، فرمول‌نویسی، آوانویسی، اعراب‌گذاری و اختصارهای متنی!
  • بررسی جداول، نمودارها، فهرست، عکس‌ها و… .
  • کنترل اندازه‌ی قلم، نوع قلم (فونت)، جداسازی تیترهای اصلی و فرعی از هم…
  • کنترل درستی پانویس، درستی نشانی منابع و مآخذ و پی‌نوشت‌ها… .

2_ ویرایش زبانی – ساختاری:

  • تصحیح خطاهای دستوری، ساختاری و جمله‌بندی
  • یک‌دست کردن زبان نوشته و رفع مسائل انحراف از زبان معیار. جلوگیری از آمیخته‌نویسی.
  • ابهام‌زدایی جملات نامفهوم، مبهم و متناقض، تصحیح حروف جا افتاده.
  • انتخاب برابر مناسب برای واژگان غیر فارسی (معادل نویسی)
  • کوتاه کردن جملات بلند و زائد.
  • ساده‌سازی و روان‌سازی جملات.

3_ ویرایش محتوایی:

  • خلاصه کردن یا حذف یا کاهش مطالب تکراریِ غیر ضروری و غیرمستند و نامتعارف ضعیف
  • اصلاح تنظیم و جابه‌جایی مطالب برای انسجام و یکدستی نوشتار
  • افزایش برخی نکات فراموش‌شده جاافتاده در متن یا پاورقی
  • مقابله متن با اصل در صورت ترجمه یا تصحیح متون کلاسیک
  • توضیح یادآوری یا پیشنهاد ضروری در پاورقی و با ذکر کلمه ویراستار با اجازه مؤلف
  • بازبینی و تصحیح مطالب نادرست متناقض و غیرعلمی!

از نقطه شروع می کنیم.
«نقطه نشانه مکث کامل است.»

کاربردها:
1_ درپایان جمله‌های خبری یا انشایی.
مثال:
«امشب جشن نامزدی حمیده است.»

2_ پس‌ از پاسخ کوتاه.
مثال:
گفتم: «وقت رفتن دیدیش؟» گفت: «بله.» (بله کوتاه است)

3_ پس از علائم اختصاری.
مثال:
۲۳۸.ه.ق (هجری قمری)

4_ پس‌از نقل‌قول غیرمستقیم یا جملات پرسشی غیرمستقیم.
مثال:
یکی از حضار برخاست و اعتراض کرد که چرا برنامه شروع نمی‌شود.

اکثرا به ‌اشتباه در پایان چنین جملاتی علامت سوال قرار می‌دهند درحالی‌که باید نقطه بگذرد.*

5_ بعد از اعدادی که برای ذکر نکته نوشته می‌شود.
مثال:

  1. _ 6.
    پس، از علامتِ نقطه در جای مناسب استفاده کنیم. ویرگول (،) پرکاربردترین علامت نگارشی را کجا استفاده کنیم؟
    کاما یا درنگ نما یا همان ویرگول، نشانه ی مکث کوتاه در جمله است.

نشان می‌دهد که اجزای دو طرف جمله باهم پیوند دارند. این نشانه کاربرد و بسامد فراوان دارد اغلب و به خطا از این نشانه به‌جای نشانه‌های دیگر استفاده می‌شود.

کاربردها:
1_ میان دو جمله‌ی پایه و پیرو.
مثال:
اگر شب‌ها همه قدر بودی، شب قدر بی‌قدر بودی.

2_ برای عطف کلمه‌ها، جمله‌ها، عبارت‌ها و سازه‌های همپایه. در این موارد، همیشه پیش‌از آخرین کلمه، واو عطف می‌آید.
مثال:
افزایش قیمت جهانی کاغذ، تأخیر در انجام واردات آسیب‌دیده، کارخانه چوب و کاغذ مازندران، بازگشایی مدارس در کشور و اختلاف عرضه و تقاضا موجب افزایش شدید قیمت کاغذ شد.

3_ در آغاز و پایان جمله‌ها یا عبارت‌های معترضه که به‌صورت صفت، بدلِ جمله تفسیری توضیحی یا دعایی می‌آید.
مثال:
ابوسعید، که رحمت خدا بر او باد، بیرون عارفی وارسته بود. (جمله‌ ی دعایی)
احمد، رییس کتابخانه، از سفر بازگشت. (بدل)
شناختن این نویسنده، چنان‌که او بود، آسان نبود‌. (عبارت وصفی)
عباس آقا، که مدتی در سفر بود، حالا با خانواده‌اش زندگی می‌کند. (جمله توضیحی)

4_ بعد از گروه قیدی در آغاز جمله: سرانجام، به‌عبارت‌دیگر و…
برای جلوگیری از اشتباه در خواندن جمله؛ یعنی در جایی‌که ممکن است خواننده کلمات را با کسره اضافه بخواند یا دو کلمه شبیه هم باشد.

5_ برای جدا کردن اعداد نشانی و اطلاعات کتاب‌شناختی.
مثال:

  • جلدهای ۲، ۸، ۱۷، ۲۰
  • تهران، خیابان سین دخت شمالی، خیابان زرین، پلاک سه.
  • تفسیر المیزان، صفحه‌ی ۹۴، پاراگراف اول، خط سه.

پس تا این‌جا با دو علامت مکث آشنا شدیم، اما سومین علامت مکث کدام است؟

پایان بخش اول ویراستاری

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید ؟
در گفتگو ها شرکت کنید!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.