نوشته‌ها

مروری بر تاریخ ترانه – قسمت دوم

در سالهای بعد و با تحولی بنام “فیلم فارسی ” در سینمای ایران و ترکیب موسیقی و سینما٬ موج جدیدی از ترانه سرایی را شاهد هستیم که به آن “آهنگ فارسی ” میگوییم. موجی که ناشی از حضور نابلد های آواز و موسیقی در این عرصه است و در سالهای میانی دهه 50 ﭘای آن به تلوزیون هم کشیده میشود. این سبک ﭘای خوانندگان کاباره ای را به صنعت فیلم باز کرد.از معروف ترین این آثار میتوان به گنج قارون و شاباجی خانم اشاره کرد. جعفر پور هاشمی از ترانه سرایان و نوازندگان پرکار این دوره محسوب میشود.که بعنوان پیشگام در صنعت تبلیغ موزیکال هم شناخته میشود.(تبلیغ فارسی پپسی برای کوکا)
نمونه ترانه های جعفر پورهاشمی در زیر داریم:
تاکسی ٬تاکسی ٬تاکسی تاکسی تاکسی
الهی من بشم قربون رنگت
بشم قربون اون شکل قشنگت
فدای چرخات و اون گلگیرت شم
سوارت شم و یا اینکه زیرت شم
صبح کی حالا کی آقای شوفر
به من نگا نکن اینجوری بربر

ترانه سرایی نوین در سالهای بعد جریان تازه ای بود که با شعر دو ماهی از شهیار قنبری آغاز شد و خیلی زود ترانه سرایان دیگری چون ایرج جنتی عطایی‚ اردلان سرافراز (که بعد ها به مثلث ترانه ایران مشهور شدند)نیز به آن پیوستند..این جریان باعث میشود تا سطح ترانه ها باز به روز های اوج خود برگردد . در این دوره حضور شرکت های تولید کننده موسیقی بعنوان نقطه تلاقی موسیقی و ترانه و مارکت اهمیت بسزایی داشت. از آنجایی که پیام های نهفته در این سبک گاهی به شدت سیاسی هستند از این سبک ترانه در جنبش های اجتماعی معاصر هم استفاده میشود. نمونه ای از این رویکرد اعتراض آمیز را در ترانه “نون و پنیر و سبزی” داریم:

نون و پنیر و هق هق سفره سرد عاشق
نون و پنیر و فندوق رخت عزا تو صندوق
نون و پنیر و حلوا سوخته حریر دریا
نون و پنیر و گردو قصه هر جادو

یا ترانه “خون ارغوان ها ” که توسط گروه آفتابگردان در سالهای انقلاب با لحنی کاملا حماسی اجرا شد. این ترانه در اعتراض به فضای بسته سیاسی حاکم بر آن دوران سروده شده است:

زده شعله در چمن٬در شب وطن٬خون ارغوان ها
تو ای بانگ شور افکن٬تا سحر بزن٬شعله در کران ها
که در خون خستگان٬دل شکستگان٬آرمیده توفان
به آیندگان نگر٬در زمان نگر٬بردمیده طوفان

شرایط بسته آن زمان ایجاب میکرد که ترانه سرایان در پوشش نماد ها پیام های خود را به مخاطبین انتفال دهند.که این نوع پوشش در ترانه های ترانه سرایان داخلی بیشتر از ترانه سرایان خارجی دیده میشد٬و دلیل عمده آن هم خطر سانسور در داخل بوده است.

از سال 1360 تا 1376 یک خلا در صنعت ترانه پاپ وجود دارد. در اوایل دوره هفتاد ترانه هایی مانند”بهار را صدا بزن” تلاش در جذب مخاطب های موج قبلی داشتند که موفق عمل نکردند. غلبه صدای مردان به زنان همراه با اشعار مذهبی و ایدئولوژیک از تغییرات مهم این دوران بود.

همچنین با مهاجرت هنرمندان برجسته به خارج از ایران تم اصلی ترانه های که جسته و گریخته از آنها به گوش میرسید به دوری از وطن و غم غربت میپرداخت. که با توجه به محدودیت های موسیقیایی در داخل٬موجب رونق محصولی تازه شد تناقض جایگاه ترانه نسبت به جایگاه مخاطبان را به خوبی نشان میداد. مانند ترانه شهرام وفایی که مخاطبین آن را با صدای شاهرخ بیاد دارند:
من از شب ها میام از شهر ظلمت
نشسته رو تنم آوارغربت
هنوز اما به شب عادت نکردم
دارم دنبال خوشبختی میگردم

از سال 76به بعد با توجه به تحولات فرهنگی و تغییر رویکرد فعالیت ترانه و موسیقی باز از سر گرفته شد. اما این خلا چند ساله آموزش ترانه نویسی و موسیقی راه پر چالشی را برای ترانه سرایان ایرانی ایجاد کرده بود.

بعد از این خلا و با رونق گرفتن کار خواننده هایی که در جریان انقلاب از کشور خارج شده بودند٬ جریان ترانه روز به دو بخش تقسیم شد. بخش اول ترانه های به اصطلاح لس انجلسی که عمدتا فقط زبان فارسی داشتند و مفهوم خاصی را دنبال نمیکردند و صرفا از طریق ریتم شمخاطب را جذب میکردند و دسته دوم ترانه های ترانه سرا های داخلی که این بخش هم بعلت دخالت خواننده ها و تنظیم کننده ها در این بخش از قواعد اصلی خود فاصله گرفته است. ترانه هایی که در داخل کشور گفته میشود به سمت ترانه های غمگین و به اصطلاح مارکت پسند پیش رفته است.
از ترانه سرا های پرکار این دوره میتوان به اردلان سرافراز٬دکتر بیژن سمندریان٬حسن شماعی زاده٬مسعود فرد منش و هما میر افشار اشاره کرد.
از ترانه سرا هایی که در این حیطه کارهای بنامی دارد میتوان به سعید دبیری اشاره کرد که در کنار ترنه های پرمحتوا و ماندگاری مانند چرا عاشق شدم من٬ فرنگیس و زمستون٬ ترانه دختر عروسکی را در آن دوره به مارکت ارائه کرده است:
آی دختر عروسکی خیال نکن بانکی
هر کی میگه دوست داره قصه میگه دروغکی
رو صورت عروسکیت هر چی که رنگ میکشی
میون این مردم شهر شدی یه تابلو نقاشی

در این دو ده اخیر بار دیگر دنیای ترانه شاهد تحولات عظیمی از نظر کمی و کیفی بود.اما این تغییرات به جای رشد و شکوفایی هر چه بیشتر٬اگر چه از نظر کمی پیشرفت چشمگیری داشته اما از نظر کیفی و درون مایه ترانه ها سیری نزولی پیدا کرده است.
با بررسی عناصر٬مولفه ها و جنبه های اصلی سختار و ساختمان ترانه میتوان تا حدودی به دلایل پایین آمدن کیفیت هنری و ارزش های درونی و معنوی ترانه سرایی پی برد. تقسیم بندی ترانه ها به دو بخش مجاز و غیر مجاز امروزه نقش کمتری نسبت به دهه های قبل دارد و همین امر باعث شده است که بازار ترانه امروز رونق بیشتری بگیرد.
اما این بازار شلوغ و پر سر و صدا در خطر ابتذال است. وضعیتی که ترانه امروز به آن رسیده همان وضعیتی است که شعر و داستان و در کل ادبیات ما هم با آن دست به گریبان هستند. این قضیه ناشی از نوعی جزئی نگری است و باعث شده است که کسی دیگر آن نگاه حکیمانه را به ترانه نداشته باشد و کلامش بازتاب زندگی و تمایلات فردی باشد.اگر در ترانه امروز دقت کنید چیزی جز بازتاب تمایلات فردی بدون اندیشه فراشعری نیست. چیزی در حد روابط شخصی آدم ها با محیط و اجزای محیطشان. عموما ترانه های رایج در این سالها از این نوع ترانه های سطحی هستند.زیرا کاری که ترانه امروز میکند به جای اینکه فکر مخاطب را تحریک کند٬ کنجکاوی اش را ارضا میکند. مردم زود میشنوند و زود هم فراموش میکنند.زیرا مبانی جدید ترانه هنوز شکل نگرفته است. بسیاری از ترانه های نسل گذشته از این رو ماندگار شد اند که با تاریخ خودهمسو شده اند و سیر خود را طی کرده اند.
نمونه ترانه ای که در دهه اخیرشنیدیم از امیر حسین مقصود لو:
نه میگم برگرد نه میگم اینجا خوبه بی تو
نه میگم ول کن واسه من زندگیتو

نه میگم قلبم نمیتپه بی تو
میتپه اما خب یه چیز دیگه ای تو

میگذرونم من هر طور بشه
همه روزام شدن یه شکل

هرچند حال و هوای ترانه هایی که به گوش ما میرسد خوب نیست اما در همین بین ترانه سرا هایی هستند که کارهای قوی از نظر مضمون ارائه میدهند اما به دلیل نداشتن تریبون پیامشان به مخاطب نمیرسد و شنونده های ترانه ها عمدتا از طریق خواننده ها با این هنر آ شنا میشوند. امید است با سیاست گزاری صحیح در سالهای پیش رو شاهد رشد این هنر چندین ساله باشیم.

سحرناز شیدایی
بهار 1400

مروری بر تاریخ ترانه – قسمت اول

آنچه راجع به تاریخ ترانه باید بدانیم:

“ترانه” از ریشه اوستایی “تورونه” و در لغت به معنی خرد و تر و تازه است. در زبان پارسی به معنی سرود و در اصطلاح به نغمه و تصنیف گفته میشود.و شعری است متشکل از چند بیت هم سان از نظر تعداد هجا که عمدتا با آواز خوانده میشود.این کلام آهنگین که به زبان ساده و عمومی سروده میشود قابلیت زیادی برای همراهی با موسیقی دارد.ترانه ها جزیی از ادبیات عامه شمرده میشوند و به این علت که ظرفیت زیادی برای طرح مسایل گوناگون دارند امروزه در نقش یک رسانه عمومی ظاهر شده اند و جنبه اطلاع رسانی و آموزشی و تبلیغاتی پیدا کرده اند. همین امر باعث شده تا ترانه بیشتر از شعر کلاسیک در دنیای امروز مورد توجه و استفاده قرار بگیرد.

مانند عمده هنرهای دیگر تاریخ دقیقی برای شروع هنر ترانه سرایی نمیتوان یافت. اما آنچه مسلم است این است که ترانه از قرن ها قبل در بین ایرانیان رواج داشته است. مردم عادت داشتند وقایع را قبل از نوشتن روی لوح ها٬حفظ کنند و سینه به سینه به نسل بعد انتقال دهند و در این بین تبدیل آن به ترانه و داستان٬آن را ماندگار تر میکرد. هر چند اولین اثر مکتوب را میتوان “اوستا” نام برد که از زمان زرتشت به جا مانده است. گاتها بعنوان بخش عمده ای از این کتاب به گونه ای آهنگین نوشته شده است.این سروده ها به لهجه گاهانی زبان اوستایی اند و متن بسیار پیچیده ای دارند. ویژگی وزنی گات ها پاره ای است. هر پاره دارای تعداد مشخصی بیت و هر بیت دارای تعداد مشخصی هجا دارد.
ترجمه یکی از این گاتها را در اینجا داریم:
“این کسی است که من پیدا کردم. کسی که به تنهایی به فرمان ها و مشیت های ما گوش فرا میدهد. زرتشت سپیتمه. او ارزو میکند.ای مزدا که ما و نظم کیهانی٬سرودهای پرستش را بشنویم. امیدوارم که من بعنوان نفس نیک٬دارای اختیار کلام وی باشم.”

بعد از اوستا‚ ترانه های ثبت شده بعدی به متون ساسانی باز می گردد و خسروانی هایی (سرود نیک و آواز خوش) که به باربد معروف است. او موسیقی دان و بربط نواز و مخترع نثر مسجع در دربار خسرو ﭘرویزبوده که اشعارش را با ساز مینواخته و میخوانده است. باربد بعنوان اولین ترانه سرای ثبت شده در تاریخ نقش مهمی در تاریخ ادبیات ایران داشته است. او برای هر روز هفته نوایی ساخته بود که به طریق الملوکانه معروف است و سی لحن او که برای هر یک از روز های ماه ساخته شده بود در ادبیات کلاسیک ﭘارسی معروف است. در این دوره همچنین نام بامشاد٬ رامتین٬ سرکش و نکیسا هم بعنوان ترانه سرا به چشم میخورد. از نمونه کارهای منسوب به باربد میتوان به این ابیات اشاره کرد:

قیصر ماه مانند و خاقان خورشید
آن خدای من ابر مانند کامگان
که خواهد ماه ﭘوشد که خواهد خورشید

ﭘس از اسلام و نفوذ ادبیات عرب‚قالب های عروض به سرعت بین شاعران ایرانی رواج ﭘیدا کرد. در این دوره ترانه بیشتر در قالب دوبیتی و در بحر هزج توسط مردم ساخته میشده و با ساز خوانده میشده که به آن “فهلویات” گفته میشد. قدیمی ترین نمونه فهلویات ‚ دو بیتی های منسوب به بابا طاهر است. باب طاهر از عارفان اواخر دهه چهار و اویل دهه پنج هجری است که اشعارش شهرت جهانی پیدا کرده است. نمونه ای از اشعار بابا طاهر را در اینجا داریم:

یکی درد و یکی درمون پسنده
یکی وصل و یکی هجرون پسنده
من از درمون و درد و وصل و هجرون
پسندم انچه را جانون(جانان) پسنده

تعریفی که امروز از ترانه داریم با حضور علی اکبر خان شیرازی متخلص به شیدا (1222-1285 مدفون در ابن بابویه شهر ری ) آغاز میشود. او که بخاطر پیوستگی اش با حلقه دراویش لقب مسرورعلی را برای خود انتخاب کرده بود ‚با تسلط بر شعر و موسیقی ‚احیاگر هنر ترانه سرایی بوده است که به آن جلوه ادبی بخشیده است. به گفته متخصصین این حوزه شیدا صاحب مشهور ترین آثار موسیقی در یکصد سال اخیر است.
از نمونه تصنیف هایی که از شیدا باقی مانده است میتوان به: امشب شب مهتابه (امشب به بر من است آن مایه ناز) ‚ بت چین ( ای مه من ای بت چبن ای صنم)‚دوش دوش (که آن مه لقا)‚ عقرب زلف کجت‚شب وصل‚ سلسله موی دوست‚ در فکر تو بودم‚صورتگر نقاش چین و… اشاره کرد. نقش شیدا از این رو در ادبیات ایران ﭘررنگ است که قبل از او ترانه فاقد شکل ادبی بوده و دارای عبارتهای سخیف و مبتذل بوده که توسط خواننده های دورگرد اجرا میشده است. برای نمونه:

آلو آلو آلوچه
قر خوب میخوای بزن تو کوچه
آلو آلو آلوچه آلو
نومزد بازی خوبه پهلو به پهلو

یا هجوه ای که مردم برای مظفر الدین شاه ساخته بودند:

آبجی مظفر اومده٬ بلگ چغندر اومده

البته بعضی از فکاهی ها مانند “یکی یه پوله خروس” از غلامرضا روحانی بر روی آهنگ جواد بدیع زاده به چنان جایگاهی رسیدند که در ارکستر کشور آلمان به رهبری هانس به اجرا درآمدند. این فکاهی زبان حال فروشنده دورگردیست که ضمن گله و شکایت از زندگی و فقر خود٬ به کودکان اسباب بازی هایی از جنس قند میفروخت.

از قند و شکر ساخته ام جوجه خروس
بابا جان یکی یه پوله خروس
ماما جان یکی یه پوله خروس
آفتابه لگن گلاب شکر آوردم
آقایون صنعت کردم
بابا جون خدمت کردم

تا این دوره ترانه صرفا برای مراسم بزم بود. اما ابوالقاسم عارف قزوینی(1259 قزوین-1312 همدان)که از مطرح تریت شاعران انقلابی است٬ با سرودن اشعار مهیج ملی و اجرای آن در کنسرت هایش موسیقی و ترانه را بعنوان هنر جدی و رسمی و تاثیرگزار به همگان شناساند. چون بیشترتصنیف های او وطنی-سیاسی و عاشقانه بودند٬تاثیر بسزایی در اوضاع ادبیات زمان خود داشت. وی همچنین بنیان گزار اجرای کنسرت در ایران بود. از ترانه ای به جا مانده از عارف میتوان به آمان آمان( در دستگاه شور)٬ افتخار آفاق (در دستگاه سه گاه)٬ از خون جوانان وطن لاله دمیده (در دشتی)٬ ننگ آن خانه که مهمان ز در خان برود (در افشاری)٬نمیدانم چه در پیمانه کردی(آواز افشاری) و بلبل شوریده فغان می کند( دستگاه ماهور) اشاره کرد که اکثر آنها در دوره های بعد توسط خوانندگان بازخوانی شدند.بی شک ماندگار ترین ترانه عارف”از خون جوانان وطن لاله دمیده” است. در این دوره همچنین ملک الشعرای بهار از نخستین شاعران زمان خود است که به ترانه سرایی به معنی اصیل آن یعنی سرودن شعر بر مبنای ملودی ﭘرداخته است و آثاری نیز مانند من نگارم(در دستگاه شور) و مرغ سحر( در دستگاه ماهور) از خود بجا گذاشته است.

در این دوره نخستین صفحه ها نیز ضبط شدند که به دلیل کمبود امکانات در ایران عمدتا در هند٬ لبنان و آلمان ضبط شدند. و بعد از آن در دوره قاجار اولین امکانات ضبط صدا به کشور وارد شد و نگهدار آثار بسیار ارزشمندی از ترانه و موسیقی ایران شدند. ترانه هایی مانند بیداد(همایون) از ابراهیم‚گوری (شور)از رضا قلی‚بیات اصفهان(همایون) از سید حسن طاهرزاده و حبیب الله مشیر همایون‚درآمد(همایون) از سید حسین طاهرزاده و درامد داد(ماهور) از ملوک ضرابی برخی از اثار باقیمانده از این دوره است.
ترانه حمومی بعنوان اولین ترانه ضبط شده ایران شناخته میشود
یه حمومی سیت بسازم چل ستون چل پنجره
جانم چل ستون چل پنجره
کج کلاه خان توش نشینه با یراق و سلسله
جانم با یراق و سلسله

بعد از این دوره و با شروع به کار رادیو در سال 1319 دریچه جدیدی به روی ترانه و ترانه سرایی باز میشود. در سال 1335 و به همت زنده یاد داوود ﭘیر نیا برنامه گلهای جاویدان شکل میگیرد تا سال 57 بطور منظم به طور هفتگی به ﭘخش موسیقی میﭘرداخت. ترانه سرایانی چون رهی معیری ‚معینی کرمانشاهی‚بیژن ترقی‚بهادر یگانه و اسماعیل نواب صفا از ترانه سرایان بنام این دوره محسوب میشوند. این برنامه همچنین باعث شد در دوره ای که 85 درصد مردم بی سواد بودند به شعرهای فارسی جانی دوباره ببخشد.
در این سالها ترانه به اوج محبوبیت و مقبولیت خود در بین مردم رسیده بود‚طوری که ترانه های امروز هم همچنان برﭘایه ترانه های آن دوره نوشته و شناخته میشوند.

پایان قسمت اول